تألیف: مرحوم ملاعبدالله احمدیان (رحمه الله)
جوامع احادیث فقهی
جوامعی که تا حال از آن بحث میکردیم جوامع حدیثی عام و شامل احادیث فقهی و اخلاقی و اعتقادی و غیره بودند و اینک بحث از جوامعی که فقط احادیث فقهی را در خود جمع کردهاند.
1- کتاب «السنن الکبری»[517] تدوین احمدبن حسین بیهقی (م ـ 458) که به تأیید بزرگترین حدیثشناس، ابن الصلاح شهرزوری، این کتاب جامعترین کتابی است که در موضوع احادیث فقهی تألیف شده است. بیهقی کتاب «السنن الصغری» را[518] نیز تدوین کرده که در نوع خود بینظیر است.
2- «الاحکام الکبری»[519] تدوین ابومحمد عبدالحق شبیلی معروف به ابن خراط (م ـ 82) این کتاب[520] در بردارندهی احادیث فقهی صحاح سته و موطا مالکبنانس و برخی دیگر از کتابهای حدیث است.
3- عمده الاحکام[521] تألیف حافظ بن عبدالواحد مقدسی (م ـ 600) در این کتاب روایات فقهی مورد اتفاق بخاری و مسلم جمعآوری شده، و ابن دقیق العید (م ـ 702) بر این کتاب شرحی نوشته که در مصر به چاپ رسیده است.
4- منتفی الاخبار[522] فی احکام ـ تألیف عبدالسلام بن عبدالله بن قاسم حرّانی معروف به ابن تیمیه (م ـ 652)[523] در این کتاب روایات احکام از کتابهای صحاح سته و مسند احمدبن حنبل استخراج شدهاند و اسناد آنها حذف گردیدهاند، و محمدبن علیبن محمد عینی معروف به شوکانی (م ـ 1250) شرحی را بر آن نوشته و آن را (نیل الأوطار) نامیده است.
5- الترغیب و الترهیب، تألیف عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری (م ـ 656) و جمعی از محققین گفتهاند این کتاب از بهترین کتب حدیثی است که به جمع بین روایات و بیان درجهی آنها پرداخته است.
6- الامام فی احادیث[524] الاحکام، تألیف ابن دقیق العید (م ـ 702) مؤلف در این کتاب تنها به جمع متون روایات فقهی پرداخته و اسناد آنها را حذف کرده، و سپس به شرح آن پرداخته و آن را (المام) نامیده[525] اما به تکمیل آن موفق نگشته است.
7- تقریب الاسانید و ترتیب المسانید[526] ـ تألیف زینالدین ابوالفضل عبدالرحیم بن حسین عراقی (م ـ 806) است مؤلف این کتاب را ـ که مجموعهای از احادیث بود ـ برای فرزند خود ابوزرعه تألیف نمود و سپس به شرح آن پرداخت و آن را «طرح التثریب فی شرح التقریب» نامید، اما قبل از آنکه آن را به پایان برساند چشم از جهان فروبست، و پس از مرگ او این شرح توسط فرزندش[527] ابوزرعه (م ـ 826) تکمیل گردید.
8- بلوغ المرام من[528] احادیث الاحکام ـ تألیف ابن حجر عسقلانی (م ـ 852) مؤلف در این کتاب نزدیک به یک هزار و چهار صد حدیث فقهی را جمعآوری کرده است و این کتاب مکرر به چاپ رسیده است و عدهای از دانشمندان بر آن شرح نوشتهاند، که از جمله میتوان از شرحهای قاضی شرفالدین حسینبن حمد مغربی، محمدبن اسماعیل صنعانی (م ـ 1182) با عنوان: «سُبل السلام» و فاضل صدیق خان با عنوان «فتح العلام» نام برد.
3- کتب زواید حدیث
سومین بخش از کتابهای غیر مستقل حدیث، کتب زواید حدیث است، و مقصود از زواید، احادیثی است که در صحاح سته یا دیگر کتب مهم حدیث نیامدهاند، و به سه صورت تحقق مییابند اول به این صورت، احادیثی که لفظاً و معنا، به هیچوجه ـ نه به وسیله راویان صحابی همین زواید و نه به وسیله صحابیان دیگر در کتب صحاح سته و دیگر کتب نیامده باشند، دوم احادیثی که لفظاً یا معناً در کتب اصلی حدیث وارد شدهاند اما نه به وسیله صحابیهای روایتکنندهی زواید، سوم احادیثی که اگرچه با همان لفظ یا معنی در کتب اصلی حدیث وارد شده، اما متن حدیث در کتب زاید ـ در مقایسه با متن حدیث در کتب اصلی ـ از نکات اضافی و جدیدی برخوردار باشد به طوری که این نکات در بردارندهی حکم جدیدی بوده و یا مطلبی را قید زده، یا عامی را تخصیص کرده یا مشتمل بر بیان و تفصیل حدیث مجملی باشد، و قابل توجه اینکه احادیث موجود در کتب زواید از حیث اعتبار از منابع درجه دوم به شمار میآیند، و کتب زوایدنویسی بیش از بیست کتاب و معروفترین زوایدنویسان عبارتند از: ابوالعباس شهابالدین بوصیری (م ـ 840) و ابن حجر عسقلانی (م ـ 852) و نورالدین هیثمی (م ـ 807) و اینک معرفی کتابهای آنان:
اول مجمعالزواید[529] از نورالدین هیثمی، که نسبت به صحیح ابن حبان با نام «موارد الضمان» و نسبت به معاجم متوسط و صغیر طبرانی با نام «مجمع البحرین» و نسبت به معجم کبیر طبرانی با نام «البدر المنیر» و نسبت به مسند امام احمد با نام «غایه المقصد» کتابهای تألیف نموده، و هثیمی بعد از تألیف این کتابهای زواید، اسناد روایتها را حذف و همهی احادیث آنها را بر حسب موضوع تبویب نموده و تمام آن کتابها را در یک کتاب جمع نمود و آن را «مجمع الزوائد ومنبع الفوائد» نامید و این کتاب جامعترین کتاب در رشته زواید و جامع همهی ابواب و مطالب فقهی و اعتقادی و اخلاقی به شمار میآید.
2- «اتحاف الخیره[530] بزواید المسانید العشره» تألیف ابوالعباس بوصیری است و مؤلف در این کتاب دربارهی صحاح سته و نیز ده[531] کتاب مسانید حدیث «مسند ابوداود طیالسی، حمیدی، ابویعلی موصلی، و حارثبن محمدبن ابیاسامه و ...» دست به تحقیق زده و روایاتی را که در این کتاب وارد نشده یا احیاناً متضمن نکته و عبارت جدیدی است جمعآوری نموده است.
3- «المطالب العالیه[532] بزواید المسانید الثمانیه» تألیف ابن حجر عسقلانی است و مؤلف در این کتاب نسبت به صحاح سته و هشت کتاب از مسانید حدیث «مسند ابن عمر عدنی و ابیبکر حمیدی و مسدد بن سرهد و طیالسی و ابن منبع و ابن ابیشیبه و عبدبن حمید و حارث بن ابیسامه» دست به تحقیق زده[533] و زوایدی را تألیف کردهاند. چهارمین بخش از کتابهای غیر مستقل حدیث «مستدرکات» است.
4- مستدرکات
مستدرکات جمع مستدرک است و آن یادآوری احادیثی است که مؤلف کتابی بر حسب شرایطش آنها را از دست داده و در کتابش نیاورده است مانند مستدرک حاکم[534] نیشابوری، وی در این کتاب که (8864) هشت هزار و هشتصد و شصت و چهار حدیث است به جمعآروی سه نوع حدیث به شرح زیر پرداخته است:
1- احادیثی که مطابق با همان شرایط بخاری و مسلم صحیح بوده با این حال در آن دو کتاب صحیح نیامدهاند.
2- روایاتی که بر طبق شرایط یکی از این دو محدث یعنی بخاری و مسلم صحیح بوده و در صحیحین نیامدهاند.
3- روایاتی که به تشخیص حاکم صحیح بوده گرچه واحد هیچ یک از شرایط بخاری و مسلم نبوده است.
روش حاکم در همان کتاب به این صورت است که پس از نقل هر حدیثی به نوع آن طبق توضیح فوق اشاره میکند مثلاًَ میگوید: «این حدیث واجد شرط بخاری و مسلم است و آنان این حدیث را نیاوردهاند». شمسالدین[535] ذهبی حاکم در تألیف این مستدرک متساهل و کمتوجه[536] شمرده و او را نیز متمایل به اهل تشیع دانسته و دکتر صبحی صالح نیز روش حاکم را نقد کرده و گفته حاکم صحیح بودن احادیثی را بر شیخین لازم دانسته که به هیچوجه لازم نیست آنها را صحیح بدانند زیرا راویان آنها ضعفهایی دارند و بر اکثر احادیثی که حاکم یادآور شده[537] نقدهایی وارد است.
5- مستخرجات
پنجمین بخش از کتابهای غیر مستقل کتابهای مستخرجات است، و مستخرجات جمع مستخرج بوده، و آن عبارت از کتابی است که در آن مؤلف احادیث یک کتاب حدیث را به غیر اسناد صاحب آن کتاب بلکه با سندی که خود فراهم نموده است روایت کند و معلوم است که در طبقات بالا (صحابیها یا تابعین) این دو طریق[538] (طریق اصلی و طریق مستخرج) به هم پیوند میخورند.
تألیف مستخرجات فواید زیادی دارد، از جمله تقویت سند احادیث با توجه به طرق متعاضد، و کم شدن واسطههای روایت با توجه به علو اسناد مستخرج و ترمیم سندهای مقطوع و معلق و مرسل به سندهای متصل و اشتمال احادیث کتابهای مستخرج بر نکات اضافه و جدید، زیرا مؤلف کتاب مستخرج ملزم نیست که احادیث را با همان عبارات موجود در کتب اصلی بیاورد.
محور اصلی مستخرجات صحیحین و کتابهای سنن و تعداد آنها زیاد است و مهمترین آنها عبارتند از:
الف- نسبت به صحیح بخاری، مستخرج ابوبکر[539] اسماعیلی جرجانی (م ـ 371) و مستخرج ابوبکر برقانی (م ـ 425) و مستخرج ابوبکر بن مردویه (م ـ 416) و مستخرج ابواحمد غطریقی (م ـ 377) و مستخرج ابن ابیذهل هروی (م ـ 378).
ب- نسبت به صحیح مسلم، مستخرج ابوعوانه[540] اسفرائینی (م ـ 316) و مستخرج محمدبن رجاء نیشابوری (م ـ 286) و مستخرج محمدبن عبدالله جوزقی نیشابوری (م ـ 388) و مستخرج احمدبن سلمه نیشابوری (م ـ 286).
ج- نسبت به صحیحین، مستخرج محمدبن یعقوب شیبانی معروف به ابن الاحزم (م ـ 344) و مستخرج ابوذر هروی (م ـ 434) و مستخرج ابومحمد بغدادی معروف به خلال (م ـ 439) و مستخرج ابونعیم اصفهانی (م ـ 430).
د- نسبت به سایر کتب ـ مستخرج محمدبن عبدالملک بنامین نسبت به سنن ابوداود، و مستخرج ابونعیم نسبت به کتاب توحید ابن خزیمه و مستخرج ابوعلی طوسی بر سنن ترمذی.
6- کتب اطراف
ششمین بخش از کتابهای غیر مستقل، کتابهای اطراف است، که مؤلف در آن کتابها به ذکر جزئی از حدیث که بر بقیه دلالت دارد، اکتفا کرده است و طرف و اسناد آن حدیث به نقل از ماخذی که حدیث در آن وجود دارد بیان نموده است و کتابهای اطراف حکم فهرست راهنما یا فرهنگ حدیث را دارند و دو فایدهی بسیار مهم دارند اول اینکه آگاهی بر اساتید حدیثها را آسان میکنند زیرا تمام طرف در یک جا فراهم آمده است دوم اینکه نشان میدهند از صاحبان منابع و مجموعههای حدیثی چه کسانی آن حدیث را نقل کردهاند و در چه بابی از کتابهای خود آوردهاند.
مهمترین کتابهای اطراف به ترتیب تاریخ تألیف آنها عبارتند از:
1- اطراف الصحیحین، تألیف ابراهیمبن محمدبن[541] عبید دمشقی (م ـ 400).
2- اطراف الصحیحین، تألیف ابومحمد خلفبن[542] محمد واسطی (م ـ 401).
3- اطراف الصحیحین، تألیف ابونعیم[543] اصفهانی (م ـ 430).
4- اطراف الکتب[544] السته، تألیف محمدبن طاهر مقدسی (م ـ 507).
5- اطراف السنن الاربعه، تألیف ابوالقاسم علیبن حسن معروف به ابن عساکر (م ـ 571).
6- تحفه الاشراف بمعرفه الاطراف، تألیف یوسف بن عبدالرحمن مزی[545] (م ـ 742).
7- اتحاف المهره باطراف العشره[546]، تألیف ابن حجر عسقلانی (م ـ 852).
8- اطراف المسانید العشره، تألیف احمدبن ابیبکر بوصیری، (م ـ 840).
9- موسوعه اطراف الحدیث النبوی الشریف در یازده جلد تألیف و تنظیم و تحریر دانشمندان معاصر (محمد سعید بسیونی زغلول و دکتر عبدالغفار و سلیمان عبدالغفار بنداری).
7- کتب تخریج
هفتمین بخش از کتابهای غیر مستقل، کتابهای تخریج است، بسیاری از مؤلفان در تألیفات خود به عنوان استشهاد یا استدلال احادیثی را ذکر کردهاند و چون مرجع و مأخذ و اسناد آنها را بیان نکردهاند به همین جهت وضعیت آن احادیث از حیث صحت و حسن و ضعف معلوم نیست و مؤلفین کتب تخریج به منبعشناسی اینگونه روایات پرداخته و وضعیت آنها را معلوم کردهاند، بسیاری از مؤلفین به تألیف کتب تخریج اقدام نمودهاند، و کوشاترین آنان[547] جمالالدین ابومحمد سبکی و زینالدین[548] عراقی بودهاند، زینالدین کتابی را با عنوان «المغنی عن حمل الاسفاد فی الاسفار[549] فی تخریج ما فی الاحیاء من الاخبار» تألیف و در آن احادیث موجود در احیاء علومالدین غزالی را تخریج کرد و سپس توضیح داده است که چه کسی آن حدیث را در کتاب خود آورده و کدام صحابی آن را روایت کرده است و بعد بیان میکند که آن حدیث صحیح است یا حسن یا ضعیف این اثر مهم اخیراً همراه کتاب احیاء علومالدین به چاپ رسیده است.
از موارد مهم کتب تخریج، تعیین وضعیت روایاتی است که به صورت پند و مثل د
نظرات